با توجه به سیاستهایی که ایران درباره مذاکرات برجام در پیش گرفته؛ هر آن، ممکن است فشارهای تحریمی بر صادرات و فروش نفت ایران بیشتر شود. اساسا دلیل افزایش فروش نفت ایران این بود که امریکا قصد داشت از این مسیر، چراغ سبزی به ایران نشان دهد و حس نیت امریکا تلقی و در نهایت باعث این شود که در مذاکرات به نتیجهای برسند که گویا آقایان بنا ندارند در مذاکرات به نتیجهای برسند.
چرا ایران نتوانست از فرصت فروش نفت 120 دلاری استفاده کند؟
سال 1394 که برجام درهای بازار جهانی را به روی ایران باز کرده بود و تحریمهای نفتی برداشته شدند؛ این بازار گنجایش چندانی برای بازگشت ایران به عرصه فروش نفت نداشت. وزارت نفت در آن زمان اعلام کرد که برای بازپسگیری سهم ایران از این بازار مجبور شده تا وارد مذاکرات سخت و مهمی شود. روسیه، عربستان و آفریقا توانسته بودند در دوران تحریم نفتی ایران جای کشورمان را در بازار برای خریداران پر کنند. تا چندی پیش یعنی تا پایان دور هشتم مذاکرات هستهای امید آن میرفت که برجام مجدد به امضا طرفین برسد و در ادامه تحریمهای نفتی- اقتصادی ایران برداشته شود. این زمان انتظار برای حصول نتیجه مثبت با آغاز جنگ اوکراین و تحریم بازار انرژی روسیه همراه شد. اگر ایران در این بزنگاه تاریخی می توانست برجام را به نتیجه برساند و همانطور که گفته شده بود تا دوماه پس از امضا این توافقنامه اجازه فروش نفت را پیدا کند؛ امروز در غیاب روسیه یکی از فروشندگان نفت 120 دلاری بود. اما تنشهای اخیر هستهای، ادامه کشمکشها و صدور قطعنامهای علیه ایران نشان داد که سناریو مطرح شده محقق نخواهد شد. با پدرام سلطانی تحلیلگر مسائل اقتصادی در باره این سناریو و شکستش گفتوگو کردیم.
بدون توجه به استقلال نهادهای صنفی، اقتصاد به بنبست میرسد؛ اما تقریبا تمام نهادهای مدنی از دخالتهای دولت در امان نیستند و سایه دولت بر سر نهادهای صنفی و مدنی است. این بخشی از گفتههای پدرام سلطانی است. او میگوید: اگر دولتها دوراندیشی داشتند، دخالت خود را در نهادهای صنفی، تشکلی و مدنی کمتر میکردند و اصلا دخالت نمیکردند. به نظر سلطانی ادامه تضعیف نهادهای صنفی و مدنی آینده دشواری را برای اقتصاد به همراه دارد و آن انزوا و دوری از کارهای جمعی است. «سیاست در ایران متأسفانه حرفه ای نیست و از یک مدل بروز و مدلی که موجب توسعه بیشتر شود چه در ابعاد اقتصادی و چه در ابعاد اجتماعی برخوردار نیست. این مدل توسعه نیافته حکمرانی منجر به دخالت بیشتر در بخش خصوصی، نهادهای صنفی، نهادهای مدنی و جامعه مدنی هم میشود.
از اقتصاد بههم پیوسته جهانی تاکنون جز حرمان بهره خاصی نصیب ایران نشده، زیرا با در پیش گرفتن راهبرد توسعهای نادرست و مبتنی بر ستیزجویی و گره زدن اقتصاد به سیاست، نمیتوان به روابط تجاری و اقتصادی محکم و بنیادین دست یافت. در چنین شرایطی حتی اگر برخی رویدادها در عرصه بینالملل مانند بحران اوکراین و به دنبال آن تحریم روسیه، بتواند فرصتهای غیرمنتظرهای برای بهرهبرداریهای اقتصادی، تجاری، لجستیکی و ترانزیتی به وجود آورد، ما به سبب قرار داشتن در تله بیاعتمادی بینالمللی و مهیا نبودن زیرساختها، تنها میتوانیم شاهد بهرهگیری از این فرصتها توسط کشورهای دیگر باشیم.